Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایمنا»
2024-05-02@23:29:10 GMT

یک‌چشمی در جزیره کورها

تاریخ انتشار: ۴ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۲۱۱۶۶

یک‌چشمی در جزیره کورها

«سریال ۱۸۹۹ همچنان یکی از سریال‌های خوب و قابل‌اعتنای یک تا دو سال اخیر است، اما در حد یک‌چشمی در جزیره کورها. درواقع اگر این سریال را با باقی آثار به‌شدت سطحی و دستوری و شعاری رایج در جهان سینما وسریال‌سازی مقایسه کنیم، جز دسته خوب‌ها و قابل تحمل‌ها قرار می‌گیرد.»

به گزارش خبرنگار ایمنا، طی یادداشتی که رامین مهاجرانی منتقد فیلم و سریال در اختیار خبرگزاری ایمنا قرار داده، آمده است:

«میزان لذت یا سرخوردگی بعد از تماشای سریال «۱۸۹۹» بستگی زیادی به این دارد که پیشتر سریال «تاریک» (Dark) محصول ۲۰۱۷ را دیده باشیم و نسبت ما با آن سریال چگونه تعریف‌شده باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

واقعیت این است که برای علاقه‌مندان جدی ساخته پیشین «باران بو اودار» و «یانتیه فریز» یعنی «تاریک»، به‌طورقطع مواجه‌شدن با اثری مثل ۱۸۹۹ جنسی از ذوق و سرخوردگی توأمان را به همراه خواهد داشت. سریال دارک برای بسیاری از مخاطبان اثری خسته‌کننده و بیش‌ازحد پیچیده تلقی می‌شد و برای بسیاری دیگر مثل این قلم، به‌مثابه یکی از بهترین سریال‌هایی که تابه‌حال دیده‌اند.

«تاریک» تمام ویژگی‌های یک اثر متفکرانه و چندوجهی را داشت و به مسائلی اساسی و بنیادین اطراف مسئله وجود، زمان، آغاز و پایان جهان و حتی نظم کلی حاکم بر زندگی بشری می‌پرداخت. در کنار اینکه ساخته‌شدن آن به زبان آلمانی کارکردی مضاعف برای آن ایجاد کرده بود. چراکه آلمان به‌عنوان یکی از قطب‌های اصلی تفکرات فلسفی که نقش مهمی در شکل‌گیری شیوه‌های تفکر و استدلال برای بشر مدرن داشته است. این گذشته فکری و فلسفی ویژگی‌های خاصی برای زبان آلمانی به همراه آورده که به‌طور کامل در خدمت اثری مثل دارک به‌کارآمده بود.

نکته اما اینجاست که در طول تاریخ سینما تقریباً تمام فیلم‌سازان نوآور و خوش‌فکر بعد از اولین موفقیت‌هایشان، توسط جریان سرمایه‌داری و عامه‌پسند شناسایی می‌شوند و موفقیت‌های آن‌ها به‌واسطه پیشنهادها مالی چشم‌گیر از اصالت اولیه دور می‌شوند و کم‌کم به سمت سرگرمی‌سازی و جذب مخاطب و البته باج دادن به جریانات تفکر عامیانه‌تر و سرمایه دارانه سوق پیدا می‌کنند.

ماجرای خالقان سریال دارک هم از این قاعده مستثنا نیست. آن‌ها پس از موفقیت چشم‌گیر سریال دارک، سراغ ساخت اثری پرزرق و برق‌تر و پرهزینه‌تر رفته‌اند و هرچه بیشتر جانب جلب رضایت سرمایه گذران و مخاطبان انبوه را گرفته‌اند، بر رنگ و لعاب‌کار افزوده‌شده و از محتوا و ایده و شکل روایت و نوآوری‌های اصیل مبتنی بر حوزه تفکرات تازه کاسته شده است.

سریال ۱۸۹۹ همچنان یکی از سریال‌های خوب و قابل‌اعتنای یک تا دو سال اخیر است، اما در حد یک‌چشمی در جزیره کورها. درواقع اگر این سریال را با باقی آثار به‌شدت سطحی و دستوری و شعاری رایج در جهان سینما وسریال‌سازی مقایسه کنیم، جز دسته خوب‌ها و قابل تحمل‌ها قرار می‌گیرد. اما اگر معیارمان شدت و غلظت کیفیت در اثر پیشین خالقان این سریال باشد، به‌طورقطع ۱۸۹۹ یک پسرفت واضح در قیاس با دارک محسوب می‌شود. تعریف و تبیین شخصیت‌ها، توان بالا برای خلق جهان خاص خود اثر که چندان قرابتی با جهان واقعی در حال زیست ما ندارد، ریزه‌کاری‌های فرمی و تکنیکی چشم‌گیر، توان بالا برای ایجاد سوال‌های جدی و مبنایی در ذهن مخاطب، موفقیت برای برهم زدن نظم ذهنی موجود ما و تلاش برای خلق جهانی باهدف اینکه باور کنیم شاید همه‌چیز آن‌طور که فکر می‌کنیم رقم نمی‌خورد و… همگی ویژگی‌هایی است که هم در «دارک» و هم در نیمه نخست سریال ۱۸۹۹ جاری است.

نکته اما اینجاست که در ۱۸۹۹ تمام این قابلیت‌ها و مقدمه‌چینی‌ها با یک نتیجه‌گیری به‌شدت هالیوودی و سطحی و پیش‌پاافتاده به ورطه سقوط و ناامیدی هدایت می‌شود. درواقع به همان میزان که کانسپت و مفهومی که کلیت رخدادهای غیرقابل فهم اما بدیع و تازه سریال دارک را، در انتها معنادار می‌کرد و ماندگار، در سریال ۱۸۹۹ چنان هدر داده می‌شود که چیزی جز افسوس و حسرت برای مخاطبان جدی تیم تولید این ۲ سریال به بار نمی‌آورد.

متأسفم که باید بگویم شاهد مرگ یک گروه بااستعداد فیلم‌سازی هستیم به‌واسطه طمع‌ورزی‌های جریان‌های سرمایه‌گذار هالیوودی باهدف مصرفی و دم‌دستی کردن این هنرمندان خلاق. متأسفم که جریان حاکم بر اقتصاد سینمای جهان این گروه فیلم‌سازی را هم از ورطه تفکر و تعمق و تدبر به ورطه داستان‌پردازی‌هایی به سبک «سری اونجرز» و «دی سی سان» و «کمیک استریپی» سوق داده‌اند. متأسفم که جریان حاکم بر سینما و سریال سازی جهان به‌واسطه سرمایه‌های در اختیار مجال ظهور و ماندگاری همین معدود فیلم‌سازهای صاحب تفکر را نمی‌دهند.

متأسفم که جریان حاکم بر سینما و سریال سازی جهان جانب سرگرمی‌های سطحی باهدف بند آوردن جریان تفکر و تحمیق مخاطبان را می‌گیرند و صرفاً به شکلی دستوری و دیکتاتور مابانه، به مفاهیم و موضوعات پاپ و باب روز و به‌شدت معمولی مجال مطرح‌شدن می‌دهند. متأسفم که جریان فیلم‌سازی در همه جای جهان جانب دورکردن مخاطبان از حوزه تفکر و نگاه انتقادی را می‌گیرند و بیش و پیش سینما و سریال سازی را در حد یک شبکه خبری و یا رسانه‌ای با سوگیری‌های مشخص و از پیش طراحی‌شده تقلیل می‌دهند. به‌طورقطع نگارش یک نقد مفصل و مسنجم در مجالی مناسب برای سریال مقایسه سریال دارک با سریال ۱۸۹۹ امری ضروری است، اما در این فرصت اندک لازم بود نسبت به بلعیدن یک گروه فیلم‌ساز خلاق دیگر توسط جریانات اصلی تولیدات بصری در جهان اعلام نظر شود. بااین‌همه و همان‌طور که در بالا قید شد سریال «۱۸۹۹» جز آثار قابل‌اعتنا و تماشایی ایام اخیر است اما اگر با تکیه‌بر خاطره خوش «دارک» سراغ آن می‌روید، با اثری دور از آن کیفیت روبرو خواهید شد.»

کد خبر 636103

منبع: ایمنا

کلیدواژه: نقد فیلم سريال 1899 شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق سریال ۱۸۹۹ سریال سازی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۲۱۱۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تراکتور مغلوب اولین کاپیتانی چشمی شد!

کاپیتان دوم استقلال برای اولین بار در این فصل لیگ برتر بازوبند کاپیتانی را به بازو بست.

به گزارش خبرورزشی، روزبه چشمی در سال‌های اخیر همیشه بعد از سید حسین حسینی کاپیتان دوم استقلال بوده و البته که به خاطر پست بازیش در زمین در طول ۹۰ دقیقه بیشتر از حسینی نقش کاپیتان را بازی می‌کند.

چشمی که مثل حسینی ملی‌پوش ایران در جام جهانی و جام ملت‌های آسیا بود، در این فصل و در ۲۴ بازی قبلی به خاطر حضور کامل حسینی هرگز موفق به بستن بازوبند کاپیتانی نشده بود.

وقتی کاپیتان اول استقلال به خاطر حواشی بعد از بازی با آلومینیوم در اراک یک جلسه محروم و بازی مقابل تراکتور را از دست داد، مشخص بود که در این مسابقه حساس چشمی وظیفه سنگین‌تری دارد.

او حالا به عنوان کاپیتان اول در یک بازی بزرگ و سرنوشت ساز برای صدرنشین باید حواسش به دروازه‌بان جوان تیم هم می‌بود، خالد آبادی که برای اولین بار در این فصل فرصت بازی پیدا کرد.

در فوتبال مدافعان وقتی خیالشان از دروازه‌بان راحت باشد، راحت‌تر بازی می‌کنند. به عبارت عامیانه اگر مدافعان به دروازه‌بان تیمشان اعتماد داشته باشند، قدرت ریسک بالاتری دارند و راحت‌تر در بازی‌سازی شرکت می‌کنند برای گلزنی جلو می‌روند و نگرانی از بابت اشتباهات احتمالی ندارند.

اما وقتی یک دروازه‌بان جوان و کم تجربه پشت سرشان باشد، ناخودآگاه احتیاط بیشتری در بازی دارند و همین موضوع کار روزبه چشمی را سخت‌تر کرده بود. به خصوص که او به عنوان کاپیتان باید به دروازه‌بان جوان تیمش که برای اولین بار در این فصل بازی می‌کرد، روحیه و اعتماد به نفس هم می‌داد.

چشمی در این مسابقه به خوبی از عهده وظایف کاپیتانی برآمد. اگرچه در لحظاتی مجبور می‌شد بیشتر از فریاد و قدرت گلویش تا توان ساق‌ها و هوش رهبری خود استفاده کند!

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • چرا کشوری مثل مصر سریال "حشاشین" را ساخت؟
  • تراکتور مغلوب اولین کاپیتانی چشمی شد!
  • چرا کشوری مثل مصر سریال حشاشین را ساخت؟
  • خنثی‌سازی امنیتی‌ترین طراحی عملیات نفوذ و خرابکاری صنعتی سرویس اطلاعاتی موساد در ایران روی آنتن شبکه یک سیما
  • دانشگاه جزیره جدا از جامعه نیست/در آینده‌ای نزدیک شاهد تحولات بزرگی در جهان خواهیم بود
  • (عکس) «خاله الیویا» سریال «قصه‌های جزیره» پس از گذشت ۳۴ سال
  • تغییر چهره «خاله الیویا» در سریال «قصه‌ های جزیره» پس از گذشت ۳۴ سال (عکس)
  • پروژه قهرمان‌سازی از رئیسی؛ کدام دستاورد دولت در قالب فیلم و سریال می‌گنجـد؟
  • برگزاری همایش هفته عقیدتی سیاسی سپاه
  • کاپیتان استقلال برابر تراکتور بازی می‌کند